برج دختر استانبول

برج دختر استانبول Kız Kulesi

آدرس برج :

استانبول، تنگه بسفر، برج دختر استانبول

آدرس بر روی نقشه :

ساعات کاری :

هر روز از ساعت 9 صبح تا 7 شب

مسیر دسترسی :

تراموای ایستگاه Kabataş در خط T1 -> قایق های Kabataş- Kız Kulesi در اسکله کاباتاش

توضیحات :

برج دختر (Maiden&�#39;s Tower) که از دوره قرون وسطی بیزانس به عنوان برج لئاندر (Leander&�#39;s Tower) نیز شناخته می شود، برجی است بر روی یک جزیره کوچک در ورودی جنوبی تنگه بسفر در فاصله 200 متری از ساحل. Üsküdar در استانبول، ترکیه.

افسانه های زیادی درباره این برج وجود دارد که باعث شده است این بنای تاریخی جاودانه گردد. برج دختر و داستان های جالبی که محلی ها راجع به آن تعریف می کنند، یکی از جاذبه های دیدنی استانبول است.

تاریخچه برج دختر استانبول

پس از پیروزی نیروی دریایی در سیزیکوس، ژنرال باستانی آتن، آلکیبیادس ایستگاه سفارشی برای کشتی‌هایی که از دریای سیاه می‌آمدند، روی صخره‌ای کوچک در مقابل کریزوپولیس (اسکودار امروزی) ساخت. در سال 1110 امپراتور بیزانس، الکسیوس کامننوس، برجی چوبی ساخت که توسط دیواری سنگی محافظت می شد. از برج یک زنجیر آهنی تا برج دیگری که در ساحل اروپا در محله مانگانا در قسطنطنیه برپا شده بود، کشیده شد. سپس این جزیره از طریق دیوار دفاعی به ساحل آسیایی متصل شد که بقایای زیر آب آن هنوز قابل مشاهده است. در طول فتح قسطنطنیه (استانبول) توسط عثمانی ها در سال 1453، این برج دارای یک پادگان بیزانسی به فرماندهی ونیزی گابریله ترویزانو بود. پس از آن، این سازه به عنوان برج مراقبت توسط ترکان عثمانی در زمان سلطان محمد فاتح مورد استفاده قرار گرفت.

این برج غالباً با اشاره به افسانه لیندروس، برج لیندروس نامیده می شد. در جریان زلزله 1509 این برج به طور کامل ویران شد و در سال 1721 سوخت. از آن زمان به عنوان فانوس دریایی مورد استفاده قرار گرفت و دیوارهای اطراف آن در سال‌های 1731 و 1734 تعمیر شدند تا اینکه در سال 1763 با استفاده از سنگ بازسازی شد. از سال 1829 برج به عنوان ایستگاه قرنطینه استفاده شد و در سال 1832 توسط سلطان محمود دوم بازسازی شد. در سال 1945 مجدداً توسط مقامات بندر بازسازی شد، آخرین بازسازی در سال 1998 برای فیلم جیمز باند به نام «دنیا کافی نیست» آغاز شد و پس از زلزله 17 اوت 1999، تکیه‌گاه‌های فولادی در اطراف برج باستانی به عنوان اقدامی احتیاطی برای حفظ برج اضافه شد.

فضای داخلی برج به یک کافه و رستوران تبدیل شده است که چشم‌اندازی از پایتخت سابق روم، بیزانس و عثمانی دارد. قایق های خصوصی مسافربری چندین بار در روز مسافران را به این برج انتقال می دهند.

افسانه های برج دختر استانبول

افسانه لیندروس و هیرو

معروف ترین افسانه برج دختر، داستانی مربوط به 500 سال قبل از میلاد مسیح است و روایتگر عشق مردی به نام لیندروس به راهبه ای به نام هیرو است که در برج زندگی می کرد. لیندروس هر شب به سمت برج شنا می کرد تا بتواند هیرو را ببیند. هیرو هر شب مشعلی را در بالای برج روشن می کرد تا راهنمای لیندروس باشد. یک شب طوفانی در حالی که لیندروس مشغول شنا بود، باد مشعل را خاموش کرد و لیندروس مسیر را گم کرده و بر اثر شنای زیاد خسته و غرق می شود.

موج ها پیکر لیندروس را به صخره ها آورده بودند و هیرو با دیدن این صحنه تاب نیاورد و از بالای برج خودش را به پایین پرتاب کرد و با مرگش عشقشان جاودانه شد.

افسانه مار و نام برج دختر استانبول

طبق یکی از افسانه ها، یک امپراتور دختر بسیار محبوبی‌داشت. روزی، پیشگویی، پیش بینی کرد که او در هجدهمین سالگرد تولدش توسط یک مار سمی کشته خواهد شد. امپراتور، در تلاش برای خنثی کردن مرگ زودهنگام دخترش با دور کردن دخترش از خشکی به منظور دور نگه داشتن او از هر گونه مار، برج را در وسط تنگه بسفر برای محافظت از دخترش تا تولد 18 سالگی او ساخت. شاهزاده خانم را در برج زندگی می کرد و فقط پدرش او را می دید.

در هجدهمین سالگرد تولد شاهزاده خانم، امپراتور سبدی از میوه های مجلل عجیب و غریب را به عنوان هدیه تولد برای او آورد و خوشحال بود که او توانست از این پیشگویی جلوگیری کند. با این حال، هنگامی که شاهزاده خانم دستش را به داخل سبد میوه‌ها‌کرد، یک مار که در میان میوه‌ها پنهان شده‌بود، شاهزاده خانم جوان را نیش‌زد و او در آغوش پدرش مرد. از این رو این برج، نام برج دختر را به خود اختصاص داد.